اثرات غذا بر فراهمي زيستي داروها
غذاها ميتوانند از طريق تداخلات فيزيكوشيميائي يا بيوشيميائي بين يك ماده مغذي خاص (يا ساير اجزاء غذا) و مولكولهاي دارو در دستگاه گوارش، بر فراهمي زيستي داروها تأثير گذارند. اثراتي را كه غذاها از خود نشان ميدهند. ميتوان برمبناي اتفاقاتي كه در دستگاه گوارش روي ميدهد، و وابسته به رژيم غذائي ميباشد، (مثل تغيير در تحرك، ترشح يا فلورميكروارگانيسمي) تفسير كرد.
براي بحث در مورد اثرات غذا برفراهمي زيستي دارو، بهتر است كه داروها را برحسب اثرات درماني و موارد مصرف آنها طبقهبندي كنيم.
چنين معلوم شده است در مورد هر دارو اجزاء مختلفي از غذا ميتوانند جذب دارو را به مقدار كم يا زياد تغيير دهند. بنابراين ميتوان اختلافات بين مشاهدات در افرادي كه “صبحانههاي استاندارد” (با تركيبات متفاوت) مصرف كردهاند را درنظر گرفته و اثر غذاها را برفراهمي زيستي داروها سنجيد.
نمونهاي از تناقضات آشكاري كه در اثر برجذب دارو وجود دارد را در مورد فنيتوئين ميتوان مشاهده نمود. توسط ملاندر و همكارانش در سال 1979 نشان داده شد كه هنگامي كه فرآورده ميكرونيزه شدهاي فنيتوئين پس از يك صبحانه استاندارد سوئدي مصرف شود جذب آن از موقعي كه همان فرمولاسيون دارو در همان فرد اما در حالت گرسنگي (دو ساعت قبل از غذا) مصرف شود، بهتر ميباشد.
وقتي كه محققان همان فرمولاسيون داروئي را همراه با مقداري از كربوهيدرات كه اكيوالان با مقدار موجود در تست قبلي (تست صبحانه) ميباشد، تجويز كردند، افزايش جذب مشابهي نسبت به تست صبحانه در مورد فنيتوئين مشاهده نمودند (50 گرم كربوهيدرات)
از طرف ديگر هنگامي كه همان فرآورده فني توئين همراه با يك منبع غذائي پر پروتئين تجويز شد، مقدار فنيتوئين جذب شده كاهش يافت. منبع پروتئين مورد استفاده در اين مطالعه شامل پروتئينهاي تغليظ شده شيرگاو بود.
اين محققان اظهار عقيده كردند كه امكان دارد علت كاهش جذب فنيتوئين توسط اين نمبع پروتئيني، باند شدن آلبومين موجود در اين منبع غذائي به فنيتوئين و ماندن كمپلكس دارو-آلبومين در روده باريك باشد. علت احتمالي ديگري كه ممكن است در اين امر دخيل باشد اين است كه پروتئين بصورت بافر عمل كرده PH را خارج از محدو ده و PH ايدهآل براي جذب فنيتوئين نگاه دارد. مطالعاتي كه در Invitro صورت گرفتهاند نشان دادهاند كه در حاليكه پروتئين ميتواند اثر محسوسي بر حلاليت فنيتوئين بگذارد، اين اثر وابسته به PH، طبيعت حلاليت فنيتوئين و غلظت پروتئين ميباشد.
همچنين در صورتيكه فنيتوئين را همزمان با اسيدفوليك مصرف كنيم جذب آن كمتر ميگردد.
بنابراين ميتوان انتظار داشت كه درصورت مصرف همزمان فنيتوئين و غذاهاي حاوي اسيدفوليك جذب فنيتوئين كاهش يابد (بخصوص درصورت مصرف مقادير زياد غلات صبحانه غني شده از اسيدفوليك) مصرف همزمان فنيتوئين و دز بالاي پيريدوكسين نيز سبب كاهش جذب فنيتوئين ميگردد. وجود اختلاف در متدهاي اندازهگيري داروها و متابوليتهاي آنها تا حدودي متغير بودن نتايج مطالعاتي را كه روي جذب داروها صورت گرفته تفسير مينمايد مثلاً درحاليكه تولين و همكارانش در سال 1983 به اين نكته پي بردند كه جذب اسپيرونولاكتون هنگامي كه آن را چه در هنگام گرسنگي و چه پس از خوردن يك صبحانه استاندارد سوئدي مصرف كنند تغييري نميكند. مطالعات ديگري نشان داد كه اين نوع صبحانه جذب كانرنون را كه متابوليت اسپيرونولاكتون ميباشد، پس از مصرف دز واحدي از داروي ما در افزايش ميدهد.
دانستن اثر غذا برجذب دارو ميتواند منجر به داشتن اطلاعات دقيقتر در مورد دزها و دزاينتروالهاي لازم (براي داروهائي كه نسبتاً، محلول بوده و يا منحني جذب نامنظم دارند) گردد. بعنوان مثال مصرف داروهاي ضد قارچ گريزئوفولوين در كودكان قبلاً با دزهاي متفاوت پيشنهاد شده بود. بعدها مطالعاتي كه روي تداخل اين دارو با غذا انجام شد نشان داد كه گريزئوفولوين پس از خوردن شير بهتر جذب ميشود.
اين مشاهده با مشاهداتي كه جذب گريزئوفولوين را پس از خوردن وعده غذاي چرب، بهتر توصيف ميكنند همخواني دارد.
ضمناً خود ما اينطور مشاهده كرديم كه كارآئي گريزئوفولوين در بيماراني كه از طريق خوددرماني يا تجويز پزشك، اين دارو را دريافت كردهاند و رژيم غذائي آنها كم چربي بوده، بطور محسوسي كاهش يافته است. (مشاهده شخصي)